دوباره تخته سیاهها صورت خودشان را با آن جمله تکراری «معلم شمعی است که میسوزد و دنیا را میآراید» بزک میکنند، اما بهراستی چهقدر باید این قشر هر سال حرفهای تکراری بشنوند و مثل همان شمعهای تکراری بسوزند و بسازند.
بیگمان وجود چنین وضعیتی برای معلمان روی شاگردانشان نیز بیتاثیر نخواهد بود. طوری که نتایج امتحانات تمام پایههای راهنمایی شهر تهران در سال گذشته نشان میدهد، از مجموع 304 هزار و 24 دانشآموز شهر 7 هزار و 641 نفر مردود شدهاند. همچنین آمار نتایج امتحانات سال اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 86-85 نشان میدهد که از مجموع 120 هزار و 965 دانشآموز شهر 21 هزار و 648 نفر مردودند. به گفته وزیر آموزش و پرورش، ابراز نارضایتی معلمان بهویژه معلمان مرد از وضعیت معیشت یا سایر مشکلات در کلاس از عوامل مهم افت تحصیلی دانشآموزان است.
وی معتقد است هرچه تحصیلات معلمان بالاتر میرود توقع دریافتی آنها نیز افزایش مییابد. همچنین زمانی که معلمان با مشکلاتی روبهرو میشوند، متأسفانه سرکلاس آن را با دانشآموزان در میان میگذارند. این کار موجب میشود این بچهها هم نسبت به آینده دچار ابهام شوند و بگویند اگر معلم من وضعش این است، پس من چرا درس بخوانم؟ اما نکته قابل توجه این است که مسئولان تا چه اندازه نسبت به این بحثها و مسائل حساسیت نشان میدهند و برای رفع مشکلات پیش پای معلمان تلاش مىکنند؟
بودجه، حقوق و فضاى ناکافی
یکى از مشکلات عمدهاى که از دیرباز معلمان ایرانى با آن مواجهاند، تخصیص نیافتن بودجههاى مناسب برای آموزش و پرورش است. امری که عوارض ناشى از آن نه تنها بر معلمان تاثیر دارد، بلکه بر بیعلاقگی دانشآموزان به تحصیل و افت تحصیلی آنان نیز در سالهای اخیر تاثیر زیادی داشته است. این درحالی است که وزیر آموزش و پروش در جای دیگر این افت تحصیلی را بهدلیل متناسب نبودن محتوای آموزشی با نیازهای استعدادهای دانشآموزان، کوچک بودن محیط مدارس میداند. بسیارى از معلمان هم از فضاى کم کلاسها و تراکم دانشآموزان نگرانند و این مسئله را موجب کاهش شدید کیفیت آموزش مىبینند.وقتی با عدهای از معلمان ابتدایی در این باره صحبت میکنیم، در عین حال که مایل نیستند نامی از آنها برده شود، تراکم زیاد دانشآموزان در مدارس دولتى و عدماستاندارد وسایل آموزشى را نیز از دیگر مشکلات میدانند و میگویند:«یکى از مشکلات دائمى معلمها تعدد دانشآموزان در کلاسهایی است که تفاوت زیادی با استانداردهاى آموزشى دارد.»
یک معلم دبستان در منطقه 2 تهران در این رابطه توضیح میدهد:«وقتى در یک کلاس ۱۲ مترى حدود ۵۰ دانشآموز در کنار هم مىنشینند، دیگر حتى هوایی برای نفس باقی نمیماند. جالب اینجاست که گرد و خاک ناشى از نوشتن و پاک کردن تخته سیاه، یکى از دلایل بیمارى ریوى و تنفسى آموزگاران در مقاطع مختلف است.»
این تمام ماجرا نیست؛ چرا که هنوز از بودجه ناکافی مدارس حرفی نزدهایم. امروز در بیشتر کشورهاى جهان براى رفاه 2 گروه از افراد جامعه بیش از بقیه سرمایهگذارى مىشود؛ یکى قضات دادگسترى و دیگری معلمان و آموزگاران.
زیرا آسایش و رفاه این دو گروه موجب ترویج عدالت و ارتقاى سطح معلومات و دانش در آن جامعه مىشود. برای مثال، در کشورى مثل ژاپن که به این مدارج از موفقیت دست یافته است، با اختصاص بودجه سنگین برای آموزش و پرورش به تمام زوایاى مورد نیاز معلمان توجه و دقت کافى مىشود. این در حالی است که وزیر آموزش و پرورش از سیاستهای ترغیبی این وزارتخانه میگوید و تصریح میکند:«با توجه به تفاوتی که بین دریافتیهای معلمان مازاد و معلمان رسمی وجود دارد، آموزش و پرورش تلاش میکند نیازهای ضروری معلمان را تامین کند یکی از این راهحلها دریافت حقوق و مزایای بیشتر برای معلمان مازادی است که به مناطق محروم برای تدریس میروند.»
معلمها، دور از خانوادهها
کارشناسان علوم تربیتى معتقدند معلمان علاوه بر تعامل و ارتباطى که با دانشآموزان باید برقرار کنند، با خانوادههاى آنها نیز باید ارتباط مستمر داشته باشند. بدین ترتیب است که مىتوانند بهعنوان مشاورى امین نیز فعالیت داشته و حتى اختلافات موجود میان آنها را حل و فصل کنند. البته این امر زمانى به موفقیت نزدیک مىشود که معلمان، خود از نظر خانوادگى و اجتماعى کمترین مشکل را داشته باشند و بتوانند به راحتی آنها را حل کنند.
از سوى دیگر، خانوادهها نیز به سبب ارتباط فرزندانشان با معلمان به نوعى با آنها در ارتباط مستقیماند. حتى آنها هم از معلمان الگوگیرى مىکنند و اگر در وجود این آموزگاران نشانههاى معرفت بیابند، میتوانند تبدیل به شاگردان آنها شوند. اما این الگوگیری زمانی محقق میشود که معلمان بتوانند ابتدا به تربیت نفس خویش بپردازند و با خیال آسوده به کار آموزش ادامه دهند.
این امر هر چند مدتهاست که تبدیل به نقل تمام مجالس معلمان شده است، اما به دلایل مختلف به آن اهمیت چندانی داده نمیشد. بهطوری که حتی اعتراضات گسترده معلمان را در پی داشت و مسئولان را به این فکر انداخت که اگر این قشر از جامعه همچنان بخواهد در این وضع باقی بماند نیروی آموزش و تربیت در وجودش باقی نمیماند؛ پس باید فکری میشد.
سهام عدالت؛ پاداش این مسئولیت
به همین دلیل، وزارت آموزش و پرورش برای ترغیب نیروی علاقهمند خود به شغل معلمی اقداماتی را شروع کرد. از جمله این کارها میتوان به پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان در قالب سهام اصل٤٤، واگذاری سهام عدالت و پرداخت مطالبات معوقه فرهنگیان اشاره کرد. البته افزایش حوزه اختیارات معلمان، تصویب همترازی حقوق و عضویت هیات علمی فرهنگیان دارای مدارک تحصیلی بالا نیز از دیگر اقداماتی است انجام شده یا قرار است انجام شود.
به گفته وزیر آموزش و پرورش، سهام عدالت پاداشی است که بدین شکل از سوی دولت اعطا و سودش هر6 ماه یکبار پرداخت میشود. البته این پاداش، با سهام اصل 44 که به بازنشستگان فرهنگی ارائه میشود متفاوت است. چند روز قبل علیاحمدی با نزدیک شدن به روز معلم مژده دیگری به معلمان داد و گفت:«میزان سهام عدالت فرهنگیان که به ازای هر عضو خانواده 500 هزار تومان و سقف آن5/2 میلیون تومان بود که با موافقت رئیسجمهور به یک میلیون تومان به ازای هر نفر و 5 میلیون تومان برای هر خانواده فرهنگی افزایش مییابد.»
درباره تفاوت میان سهام اصل 44 با این نوع سهام باید گفت که سهام اصل 44 قانون اساسی در بازار بورس عرضه میشود و سود آن نیز میتواند به میزان قابل توجه افزایش یابد. همچنین فرهنگیان میتوانند سهام خود را به صندوق ذخیره فرهنگیان فروخته، مبلغ نقدی دریافت کند.
خواستم در نتیجهگیری گزارش دوباره بزنم به دنیای حرفهای کلیشهای که اینها هم گذراست و معلمان ما هنرمندان عاشقی هستند که با وجود تمام مشکلات، باز هم به کار و عشقشان ادامه میدهند.
خواستم بگویم معلمّی، مهری است که از روز ازل با گِل آدمی سرشته شده تا مردم از ظلمات جهل به نور دانایی رهنمون کند و بالاخره خواستم بگویم معلمی شغل انبیاست، اما این عاشقان دنیای امروز چنان با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند که در این زمانه سختیها چارهای بجز عاشق ماندن نسبت به کارشان ندارند.